۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه

پراكنده گويي3


اين ميخ چقدر آسان در اين حاشيه فرو ميرود
اگر ادامه بدهم پنجره حسابي از ريخت مي افتد
مثل خودم ميشود بعد از اينكه نيم ساعت در توالت براي فشار دادن جوشهايم وقت صرف ميكنم
خيلي ها ميدانند باب ديلن ستاره ي فولك-راك است
خيلي ها، خيلي چيزها  ميدانند
و ميدانند چطور ياد يگيرنند  چيزها را خوب خوب رديف كنند
من  هم بعضي اوقات
يك بار سعي كردم خيلي خوب لباس بپوشم
نه! چند بار
دوست دارم از درخت بالا بروم
كه عملي نيست
كسي باور نمي كند اما دوچرخه سواري هم بلد نيستم
و البته جاي من در ماشين درست بغل راننده است
راننده اگر تمام راه هم گاز و ترمز بگيرد باز خداي من مي شود
امتيازم اينست كه ميتوانم مسير هاي طولاني را در مستي بخوابم
ودر بيداري آدامس بجوم
گاهي اوقات مهمان هاي كوچكي دارم
با بالهاي  سياه و شش پاي كوچك و نازنين كه ردشان را بي خيال توي سم پودري سفيد جا مي گذارند
اما اينقدر استثنايي نيستم كه ارواح به سراغم بيايند
نگفتي!
ايچينگ بلدي؟ فال ورق چطور؟
 10.19.2007
1:14 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر