۱۳۹۱ دی ۱۱, دوشنبه

من و آبگوشت و جایزه ی گنکور


آبگوشتی که دو روز است به حسام قول دادم هنوز نپخته ام. به جایش چه کار کرده ام منِ من کله گنده؟ به تلقن مادرم جواب دادم. بله ممکن است. اگر فقط یک بار ساعت ده صبح تلفن مادرم را جواب دهید، متوجه می شوید ساعت یک بعد الظهر شده و شما هنوز در دام جواب دادن به تلفن هستید. ساعت دو بعد الظهر بهرنگ خان ِ بفرما (که سه شب پیش به شکل ترسناکی تحتِ دسیسه ای از سه ماه پیش  برنامه ریزی شده، با گیتا درست دو ساعت بعد از اینکه از آمریکا با ما چت کرده بودند، پیدایشان شد و خلایق را شگفت زده کردند. خاطره شد) زنگ زد و گفت تلفن سوخت. ما شب می خواهیم برویم همانطور که شما را سکته دادیم،داوود هم سکته بدهیم می آیید؟ گفتم : تقصیر مادرم بود که اگر در تله اش گرفتار شوی، رهایی از آن ناممکن است. باید با حسام قرار بگذاری. من که می دانی همان یک کلاسی که می گرفتم را دیگر نمی گیرم و برنامه ام دست خودم است. باشه؟
-باشه
بعد نشسنم یک ویدئو بلاگ نگاه کردم. و هیچ نفهمیدم چرا  هر یک عدد ویدئوی یک دختر دبیرستانی می تواند 150000تا 300000 بیننده داشته در حالی که من ِ من مفلوک از آغاز خلقت این وبلاگ 4000 تا ببنده داشته ام. هی فکر کردم و بعد سعی کردم نکات مثبت و امکاناتش را بنویسم. اما بلد نبودم چطور باید نکات مثبت یک چیز را پیدا کرد و نوشت. پس بیخیال شدم. چون یادم افتاد خاک بر سر شدم فردا باید بروم ترجمه هایم را به امیر حسین تحویل بدهم و دربغا یک خط. پس ک.و.ن.م را جمع کردم و نشستم ترجمه کردم. راستی! آیا می دانستید جایزه ی گنکور امسال به ژروم فراری داده شد؟ به خاطر کتاب آخرش" خطابه ی سقوط رم" که درباره ی دو پسر دانشجوی فلسفه است که تصمیم می گیرند درس و مرسو ولش و یک بار مخروبه را دوباره راه اندازی کنند! و جایزه ی شعر آپولینر را به والری روزو به خاطر یک مجموعه ی سونت(غزل 14 مصرعی) به اسم وُرزو دادند که اسم کتاب را از روی صدای روشن شدن موتور سیکلتی ارزان قیمت و فرانسوی  برداشته است. که چیزی شبیه پیکان خودمان است و هر چیز کم ارزشی را به آن نسبت می دهند؟ آیا می دانید  قالب ساختاری همه ی شعر های این مجموعه بسیار کلاسیک، اما محتوای آنها بسیار مدرن و درباره ی زندگی روزمره ( آرایشگاه رفتن، رستوران رفتن، لاک زدن، خرید..) است. آیا می دانید که آبگوشتی که با ناامیدی و از ترس حسام بار گذاشتم همین الان سر رفت و خانه را بوی دنبه و گُه برداشته است؟

۵ نظر:

  1. ناشناس۱۲:۱۰

    :))))))

    پاسخحذف
  2. سام و علیکم. ببین خواهر من امروزه روز دور دوره ی دختر های دبیرستانیه پس بی خود خون خودت رو کثیف نکن. انی وی از این که آبگوشتت سر رفته متعجبم چون فکر نمی کردم هیش وخ آبگوشت سر بره :)))

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حتمی آشپژش من نبودم وگرنه سر می رفت مثل شیر

      حذف